۱۳۹۳ مرداد ۲۲, چهارشنبه

اگر سروی به بالای تو باشد | دیوان اشعار > غزلیات

اگر سروی به بالای تو باشد  ---------- نه چون بشن دلارای تو باشد
و گر خورشید در مجلس نشیند ---------- نپندارم که همتای تو باشد
و گر دوران ز سر گیرند هیهات ---------- که مولودی به سیمای تو باشد
که دارد در همه لشکر کمانی ---------- که چون ابروی زیبای تو باشد
مبادا ور بود غارت در اسلام ---------- همه شیراز یغمای تو باشد
برای خود نشاید در تو پیوست ---------- همی‌سازیم تا رای تو باشد
دو عالم را به یک بار از دل تنگ ---------- برون کردیم تا جای تو باشد
یک امروزست ما را نقد ایام ---------- مرا کی صبر فردای تو باشد
خوشست اندر سر دیوانه سودا ---------- به شرط آن که سودای تو باشد
سر سعدی چو خواهد رفتن از دست ---------- همان بهتر که در پای تو باشد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر